رده‌بندي‌هاي پيشنهادي براي نرم‌افزار كتابخانه ديجيتال

طرح كتابخانه ديجيتالي را كه نوشتم، به نظرم طرح جامعي هم بود، براي اولين بار ذهنم از يك نظام موضوعات فراتر رفت و پيشنهاد كردم به جاي داشتن فقط يك دايركتوري با عنوان «موضوع»، به بيشتر بيانديشيم. انواع رده‌بندي‌هايي كه مي‌توانيم براي كتاب‌ها داشته باشيم، باز و قابل افزايش. جلساتي برگزار مي‌شد به بررسي طرح ارائه شده. در آن جلسات اين تك صفحه را بردم به عنوان نمونه تا آن‌چه را مي‌گويم تصوير نمايم. جلسات تمام شد و كارشناسي از مركز تحقيقات دعوت شده، با حضور رياست به خوانش طرح پرداختيم. آن رفيق شفيق كه دستي در كتابخانه ديجيتالي داشت و زحماتش زبان‌زد و به نظرم دكتراي فن‌آوري اطلاعات هم اخيراً گرفته است، مخالفتي داشت منطقي. طرح خوابيد و فكر كنم منتفي شد. اتفاقاً چندي پيش در بلوار عماد مغنيه مي‌رفتم كه خودرويي چراغ زد پشت سرم اساسي. عصر بود و بلوار خلوت و ترديد كه منافق است و قصد ترور دارد يا خودي است و قصد مرافقت! كودكي در ماشين بود كه نگراني‌ام را مرتفع ساخت. ايستادم و پياده كه شد شناختم، يار شفيق، برادر صديق و همكار رفيق، ديدارمان به ماچ و بوسه‌اي تازه شد و رفت!