اولين سال است كه رسماً درس خارج ميروم
سال‌هاي قبل هم مي‌رفتم
تفنّني و از باب آشنايي
خارج فقه آقاي بهجت (ره) مدتي
گاهي خارج تفسير آقاي جوادي
چند بار خارج اصول آقاي وحيد
كمي تقريرات اصول شهيد صدر (نوشته آسيدكاظم حائري) را هم خوانده‌ام
بعضي از جزوات خارج اصول آقاي ميرباقري (مسئول فرهنگستان علوم اسلامي)
و آقاي لاريجاني (رئيس قوه قضاييه) و آقاي هادوي
خصوص كه هر سه‌شان نوآوري‌هايي در اصول دارند
اولي در مباحث الفاظ
دومي در توجه به هرمنوتيك
و سومي به خاطر پرداختن به «فلسفه اصول»
اخيراً خارج فقه آقاي شاهرودي (رئيس سابق قوه قضاييه) هم مي‌رفتم
درس خارج آقاي مكارم و آقاي سبحاني را هم چشيده‌ام
جزوات دو دوره خارج اصول آسيدمنيرالدين حسيني (ره - مؤسس فرهنگستان علوم اسلامي)
كه البته بحث الفاظ است و مباحث حجيت
كامل خوانده‌ام و مباحثه كرده‌ام
ولي هيچكدام حال الآن را نداشت
امروز خارج رفتنم «به حساب مي‌آيد» :)
سه سال اگر خوب درس بخواني
خوب مباحثه كني
خوب جزوه بنويسي
«دكتراي فقه و اصول» مي‌گيري
به شرط آن‌كه يك پايان‌نامه 30 صفحه‌اي هم بنويسي
البته كاملاً به زبان عربي
و بايد همه حرف‌هايش هم نو و تازه باشد و غيرتكراري!
مثل دانشگاه هم نيست كه روي اينترنت باشد
بگردي و پيدا كني و به استاد بدهي و مدركت را بگيري!
ده سال اگر همّت كني
خصوص اگر مضاعف باشد
52 باب فقهي را كامل بخواني
چند صد راوي را هم خوب بشناسي
با اسم و فاميل و وثاقت‌شان
مجتهد مي‌شوي
به شرط اين‌كه مضاعف كار كني و وقت تلف نكني!
اراده كرده‌ام كه بشوم
به حول و قوّه خداوند متعال
اين‌كه تقليد نكني
و تمام تكاليف شرعي‌ات را خودت استنباط كني
و به قول علماي اعلام:
«تقليد برايت حرام شود»!
نظرات
hamid hajiramezanali:
سلام سيد بزرگوار
خوش بحالت خارج ميري
ما كه از به جز براي زيارت از قم هم بيرون نرفتيم!!
اما اين خارج شما از اون خارجاس كه دربارش نميگن «خارج رفته هاش پشيمونن»!
ايشالله به سلامتي بري و حتي زودتر از 10 سال ديگه خارج بشي! اونم مجتهد
عمامه ات هم كه مشكيه خيلي بهت مياد!
(نميدونم از بچگي چرا عمامه مشكي رو مجتهد تر ميدونستم )
موفق باشي
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۸۹ - ۵:۰۸ عصرپاسخ: خيلي بزرگواري برادر عزيزم... فراموشتون نكردم و نمي‌كنم و از اين‌كه روزي همكار شما بودم، احساس رضايت دارم. فقط اميدوارم حق‌الناسي از اون روزها بر گردنم نمانده باشد! :ه
smr fakhri:
ميگن مرحوم آشيخ رجبعلي
از يكي از مشتريان پرسيد :
حاج آقا چه ميكنيد الان؟ گفت درس خارج ميگم.
گفت درس عاشقي بگو
سيدنا، مطمئنم سه سوته مجتهد ميشي با تمام شرايطش
خوبشم ميشي
ثم ماذا ؟
رساله؟ مقلد؟ وجوهات؟...
خدمت به اسلام و مسلمين و تشيع و ...
يا چيز يا چيزهاي ديگر...
اون ثم ماذاش مهمه
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۸۹ - ۵:۰۷ عصرپاسخ: برادر... نگفتم كه مي‌خوام مرجع بشم و ديگران تقليد كنند. اتفاقاً ميگن امام (ره) در نجف بهش گفتند مرجع ميشي؟ ناراحت شد و پاشد رفت. نه... فقط مي‌خوام ارتباطم با منابع دين مستقيم باشه... اين‌كه بخواي مقلد نباشي كه خيلي خوبه... اما اگه بخواي ديگران را سرپرستي كني و هدايت، حتماً شرايط خاص اخلاقي و به قول شما «عاشقي» مي‌خواد كه بايد بسازنت تا بتوني بسازي! من فقط مي‌خوام از خود پيامبر ص و اهل بيت ع فروعات دينمو بگيرم :ه
