به نام خدا

در پارسي‌بلاگانرژي هاي آزادشونده غيرهمسو ۶

جمعه ۵ مهر ۱۳۹۸ - ۷:۰۰ صبح

كانال‌سازي ربامحور و عدم توانايي بشر براي هجرت؛ از بين رفتن وسعت زمين
اختيار اين‌طور حذف مي‌شود. محدود مي‌گردد و قدرت انتخاب انسان را مي‌گيرد. غرب با ساختاري كه پس از نوزايي طراحي كرد، رفتار مردم را كاناليزه كرده است. كانال‌هايي كه مسير حركت جامعه را مشخص مي‌كند و هيچ راه گريزي باقي نمي‌گذارد. حتي دست مؤمنين را نيز مي‌بندد و مانع هجرت مي‌شود.
پروردگار سه بار در قرآن تذكر مي‌دهد كه زمين من وسيع است و اگر در منطقه‌اي نمي‌توانيد ايمان خود را حفظ كنيد، هجرت كرده و مكان زندگي خود را تغيير دهيد:
«قطعاً كساني كه [با ترك هجرت از ديار كفر، و ماندن زير سلطه كافران و مشركان] بر خويش ستم كردند [هنگامي كه] فرشتگانْ آنان را قبض روح مي كنند، به آنان مي گويند: [از نظر دين داري و زندگي] در چه حالي بوديد؟ مي گويند: ما در زمين، مستضعف بوديم. فرشتگان مي گويند: آيا زمين خدا وسيع و پهناور نبود تا در آن [از محيط شرك به ديار ايمان] مهاجرت كنيد؟! پس جايگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهي است.» *
«اي بندگان من كه ايمان آورده ايد! يقيناً زمين من وسيع و پهناور است؛ پس [با انتخاب سرزميني مناسب و شايسته كه ارزش ها در آن حفظ شود] فقط مرا بپرستيد» **
«بگو: اي بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا كنيد. براي كساني كه در اين دنيا اعمال شايسته انجام داده اند، پاداش نيكي است و زمين خدا گسترده است [بر شماست از سرزميني كه دچار مضيقه ديني هستيد به سرزميني ديگر مهاجرت كنيد]. فقط شكيبايان پاداششان را كامل و بدون حساب دريافت خواهند كرد.» ***
اساس اقتصاد كاپيتاليزم؛ انباشت‌محور سرمايه‌داري، از روز نخستي كه آدام اسميت آن را ترسيم كرد بر «ربا» *2* بنيان نهاده شد. هر روز هم بر توسعه ربا در ابعاد مختلف جامعه دامن زده است. به نحوي كه امروزه با نگاه مختصري به زندگي خودمان، در كشوري اسلامي، سرنخ‌هاي آن را مي‌بينيم. مهريه زوجه را هنگام پرداخت، اگر وجه نقد باشد، به نرخ روز محاسبه مي‌كنند و قضات به آن حكم مي‌دهند. نرخ روز را نيز بر اساس نرخ تورّم سالانه اعلامي بانك مركزي حساب مي‌كنند، همان ربا. خانه كه اجاره كني، قيمت رهن و تبديل آن به اجاره كاملاً تابع سود ماهانه پول است. اجناسي را كه نقد و نسيه مي‌فروشند، در تبديل قيمت نقد به نسيه از نرخ ربا استفاده مي‌شود.
تمام زندگي انسان امروز را اقصاد ربامحور گرفته است و اما، انساني كه نخواهد تحت ربا زندگي كند هم، راهي براي فرار ندارد. نظام سياسي تابعي از نظام اقتصادي جامعه شده و اجازه خروج از مرزها را نمي‌دهد. گمركات و عوارض ورود و خروج كالا، پاسپورت و شناسنامه‌ها، طوري دست و پاي مردم را در تمام دنيا بسته‌اند كه راهي براي هجرت باقي نگذاشته‌اند و البته جايي هم. تمام مناطق دنيا تحت كنترل دولت‌هاي اقتصادمحور درآمده و «حيازت» *3* هم ديگر ممكن نيست. هر جا بخواهي زندگي كني فوراً جلوگيري و مجوّز زمين‌شهري *4* مطالبه مي‌كنند. تمام سازمان‌ها و نهادها به سراغ فرد مي‌آيند؛ آب و گاز و برق و شهرداري و نهادهايي كه نمي‌گذارند انساني در خارج از چارچوب دولت زندگي كند. اگر فردي خيلي اصرار كند كه خارج از اين ساختارهاي كفر زندگي كند، سازمان‌هاي بهداشت و سلامت روح و روان به سراغ وي رفته و او را كَت‌بسته نزد روان‌شناس مي‌برند و در تيمارستان بستري كرده، به قرص و دارو مي‌بندند، به مثابه يك بيمار!

ساعت شنيِ انقلاب روي ويبره؛ ساختاري كه قبل از انقلاب بسته شد
پس انقلاب اسلامي سال 1357 چه كرد؟ آيا بالا و پايين را بر هم نزد و ساختار كفر شاهنشاهي را از هم نپاشيد؟! آن دوستاني كه ابتداي انقلاب بر مسند اداره دولت نشستند، حتي تصميم نداشتند نمادهاي شاهنشاهي را از اَسناد دولتي پاك كنند. اگر عتاب حضرت امام (ره) نبود اسكناس‌ها را هم عوض نمي‌كردند.
نگاه اصلاً اين نبود. نيست هم. تصوّر بر اين بود كه ما با يك آدم فاسد به نام شاه مواجه بوديم كه بحمدالله فرار كرد و رفت و امروز خودمان، انقلابيون، كار را به دست مي‌گيريم. آدم‌ها عوض مي‌شوند و اين‌بار به خوبي رفتار مي‌كنند. هيچ تغييري هم در ساختارها و قوانين لازم نيست، مگر مواردي كه مربوط به مشروبات الكي و حجاب و مراكز فحشا باشد كه آن‌ها را دستور مناسب مي‌دهيم، تا اسلامي شود؛ «عدم مخالفت قطعيه»‌ با اسلام. تصوّر فقط همين بود.
اين مثال مي‌تواند واقعيت را آن‌طور كه اتفاق افتاد روشن كند. فرض كنيم يك ساعت شني داريم، تعدادي دانه درشت در آن است. دانه درشت‌ها آمده‌اند بالا و سَروري مي‌كنند. شن‌ها نيز كف ساعت نشسته و محروم از حقوق‌شان. حالا انقلاب چه مي‌كند؟ جاها را تغيير مي‌دهد. ساعت شني را وارونه مي‌كنيم. دانه‌هاي درشت مي‌روند كف ساعت و شن‌ها رو را مي‌گيرند؛ خيلي خوشحال هم. مستضعفين اين‌گونه بود كه سال‌هاي نخست انقلاب خيلي شاد بودند. اين يك موفقيت بزرگ بود.
اما اين ساعت شني روي يك سطحي قرار دارد لرزان. ساعت شني كه مانند گذشته مي‌لرزد، زمان زيادي طول نمي‌كشد كه بر اثر يك فرآيند كاملاً فيزيكي و طبيعي دانه‌هاي درشت بالا مي‌آيند و دانه‌هاي ريز به كف باز مي‌گردند.
امروز وقتي نگاه مي‌كنيم، چهل سال پس از انقلاب، كاملاً روشن و واضح مي‌بينيم كه دانه‌درشت‌ها سروري مي‌كنند. آدم‌هايي كه فرار كرده بودند و اموالشان را بنياد مستضعفان توقيف كرد، صاحبان فاسد پارك‌هاي تفريحي كه اعدام شدند، امروز كساني مثل آن‌ها با ثروت‌هايي فوق‌العاده انباشته علناً و در پيش ‌روي ملّتِ مستضعف تفريحگاه‌هاي شانديز و پارك‌هاي آبي هيولاوار مي‌سازند و خودروهاي ميلياردي در خيابان سوار مي‌شوند و نه تنها هيچ دستگاه انتظامي با آن‌ها برخورد نمي‌كند، خودشان هم شرم نمي‌كنند، بلكه ملّت هم به ديدارشان افتخار مي‌كند و ازدواج و رفت و آمد با اين خانواده‌ها تبديل به ارزش مي‌شود.
مشكل اين است كه هيچ چيزي تغيير نكرد. ساختار همان ساختار پيش از انقلاب، همان قوانين و طبيعتاً ارزش‌هاي مادي دوباره غلبه كرد و ارزش‌هاي معنوي را به محاق برد. امروز دوباره مانند زمان شاه، ثروت‌اندوزي تبديل به ارزش شده و انسان‌هاي ثروتمند احترام به دست آورده‌اند و اين تمام دستاوردهاي انقلاب را محو و نابود مي‌كند.
حالا مثلاً يك‌بار ديگر بياييم و انقلاب كنيم، دوباره همه رؤساي جمهور و وزرا و مسئولين را زير و رو، دولتمردهايي كه از اعلام ثروت بي‌حدّ‌ و حصر خود شرم ندارند سرنگون، رجايي‌ها را پيدا كنيم و بگذاريم سر كار، مانند آن‌چه سال 1384 مردم كردند، چه مي‌شود؟ هيچ! ساختار همان ساختار است و ساختار، محور است و فرد، تابع ساختار است، پس احمدي‌نژاد هم بالاخره كاپشن خود را در مي‌آورد و كت مي‌پوشد، چنان كه كرد. از همان روز هم رفتارش تغيير كرد . نكرد؟! *5*

----------------------------
*  « إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّـهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَـئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا » (نساء:97)
**  « يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ » (عنكبوت:56)
***  « قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَـذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّـهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ » (زمر:10)
*2*  رباخواري به عمل دريافت ربا گفته مي‌شود كه معمولاً به صورت شغل در جوامع گذشته و امروزي مي‌باشد و فرد رباخوار با دريافت وثيقه و تضمين از فرد وام‌گيرنده، به وي به جنس يا پول وام با بهره مي‌دهد. گاهي اوقات ربا به معني سود بيش از حد و گاهي به عنوان هر نوع سودي در نظر گرفته مي‌شود. به صورت تاريخي در جوامع مسيحي و اسلامي گرفتن هر نوع سودي بر روي پول ممنوع بوده‌است. مذمت رباخواري در بسياري متون در بسياري كشورها يافت مي‌شود. مهمترين تغيير در تاريخ رباخواري در كشورهاي غربي در سال 1545 ميلادي توسط هنري هشتم صورت گرفت كه بر اساس آن گرفتن سود بر روي پول آزاد گرديد.
*3*  اصطلاحي در فقه و حقوق ، به معناي تصرف مالكانه در اموال مباح منقول مي‌باشد. در اسلام با پذيرش اين رويه عقلايي و وضع مقررات جديد براي حيازت مباحات كوشش شده از انحصار منابع طبيعي به مالكان خاص و احتكار اين منابع و زيان رسيدن به حقوق ديگران و محيط زيست پيشگيري شود. مراد از مباحات كه بخشي از مشتركات به‌شمار مي‌روند، ثروت‌ هاي طبيعي است كه مالك خاص ندارند و عموم مردم در حق استفاده كردن از آن‌ها مشترك‌اند و هيچ مانع شرعي براي بهره‌برداري يا تملك آن‌ها به شكل متعارف وجود ندارد؛ مانند اموال گمشده، آب‌ها ، مراتع ، گياهان ، شكارهاي خشكي و دريايي و معادن زميني و دريايي . امروزه دولت‌ها براي حفظ مصالح عمومي با وضع قوانين خاص، موارد حيازت مباحات را بسيار محدود كرده‌اند.
*4*  سازمان زمين شهري در سال 1361 از ادغام سازمانهاي عمران اراضي كليه استانهاي كشور تشكيل ميگردد و شركتي است سهامي با مدت نامحدود و وابسته به وزارت مسكن و شهرسازي كه داراي شخصيت حقوقي و استقلال مالي است. مجري مفاد قانون اراضي شهري و حافظ حقوق و اعمال مالكيت دولت نسبت به اراضي خالصه و همچنين اراضي موات و واگذاري زمين به صورت قطعي و اجاره به بخش خصوصي يا عمومي.
*5*  گاردين در گزارشي تحت عنوان "تكامل نوع پوشش احمدي نژاد" نوشت: رئيس جمهور ايران در پروسه ي تبديل از «مردي از جنس مردم» به «مرد جهاني»، كاپشن سفيد خود را با كت و شوارهاي شيك تعويض كرد.


[ادامه دارد...]


مطلب بعدي: انرژي هاي آزادشونده غيرهمسو ۷ مطلب قبلي: انرژي هاي آزادشونده غيرهمسو ۵

بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر18نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN